فقه ظهار – ۱۳۹۹/۰۸/۱۷ صیغه ظهار
پخش زنده صوت درس + دریافت صوت و تقریر درس
پخش زنده صوت درس:
متن تقریر درس: ↓↓↓
موضوع: کتاب الظهار/صیغه الظهار /بررسی صیغه الظهار
مسأله ۱
صیغه الظهار أن یقول الزوج مخاطبا للزوجه: «أنت علیّ کظهر أمی» أو یقول بدل أنت «هذه» مشیرا إلیها أو «زوجتی» أو «فلانه». و یجوز تبدیل «علیّ» بقوله: «منی» أو «عندی» أو «لدی» بل الظاهر عدم اعتبار ذکر لفظه «علیّ» و أشباهه أصلا بأن یقول «أنت کظهر أمی» و لو شبهها بجزء آخر من أجزاء الأم غیر الظهر کرأسها أو یدها أو بطنها ففی وقوع الظهار قولان، أحوطهما ذلک، و لو قال: أنت کأمی أو أمی قاصدا به التحریم لا علو المنزله و التعظیم أو کبر السنّ و غیر ذلک لم یقع و إن کان الأحوط وقوعه، بل لا یترک الاحتیاط[۱] .
جمله معروف در باب ظهار این است که «انت علی کظهر امّی»[۲] . اما اگر به جای «ظهر امّ»، به بعضی از اجزای دیگر مادرش تشبیه کرد چطور؟ در متن فرمودهاند قول اقوی آن است که واقع میشود. در مسأله دو قول است که یکی قول شیخ در خلاف است که میگوید ظهار واقع میشود و شیخ ادعای اجماع بر این قول کرده است. دلیل این قول دو روایت است که هر دو در باب اول نقل شده است. یکی روایت سدیر از امام صادق علیهالسلام:
۲۸۶۸۶- ۲- مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ غِیَاثٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَدِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ الرَّجُلُ یَقُولُ لِامْرَأَتِهِ أَنْتِ عَلَیَّ کَشَعْرِ أُمِّی- أَوْ کَکَفِّهَا أَوْ کَبَطْنِهَا أَوْ کَرِجْلِهَا- قَالَ مَا عَنَى بِهِ إِنْ أَرَادَ بِهِ الظِّهَارَ فَهُوَ الظِّهَارُ[۳] .
در این روایت سدیر از امام علیهالسلام سؤال میکند از مردی که به زنش میگوید تو برای من مانند موی مادرم یا مو، بطن و یا پای او هستی. امام علیهالسلام در پاسخ میفرماید باید منظور مرد مشخص شود؛ در صورتی که منظورش ظهار باشد، ظهار واقع میشود. (ولی اگر منظور مرد، تعریف کردن از همسر خودش است، ظهار واقع نمیشود.)
روایت دیگر، مرسله یونس بود که میفرماید:
۲۸۶۸۵- ۱- مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ صَالِحِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ یُونُسَ عَنْ بَعْضِ رِجَالِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ قَالَ لِامْرَأَتِهِ أَنْتِ عَلَیَّ کَظَهْرِ أُمِّی- أَوْ کَیَدِهَا أَوْ کَبَطْنِهَا أَوْ کَفَرْجِهَا أَوْ کَنَفْسِهَا أَوْ کَکَعْبِهَا- أَ یَکُونُ ذَلِکَ الظِّهَارَ وَ هَلْ یَلْزَمُهُ فِیهِ مَا یَلْزَمُ الْمُظَاهِرَ- قَالَ الْمُظَاهِرُ إِذَا ظَاهَرَ مِنِ امْرَأَتِهِ- فَقَالَ هِیَ عَلَیْهِ کَظَهْرِ أُمِّهِ- أَوْ کَیَدِهَا أَوْ کَرِجْلِهَا أَوْ کَشَعْرِهَا أَوْ کَشَیْءٍ مِنْهَا- یَنْوِی بِذَلِکَ التَّحْرِیمَ فَقَدْ لَزِمَهُ الْکَفَّارَهُ- فِی کُلِّ قَلِیلٍ مِنْهَا أَوْ کَثِیرٍ الْحَدِیثَ[۴] .
در این روایت هم تأکید شده است که به این کلمات، ظهار واقع میشود. البته هر دو روایت، فی نفسها ضعیف السند است. از روایتی که اول نقل کردیم با عنوان «خبر سدیر» ذکر شده است که نشان دهنده ضعف سند است. البته محقق در شرایع میفرماید ضعف سند این روایت منجبر به ادعای اجماع شیخ در خلاف و عمل برخی از اصحاب همچون شیخ صدوق است. روایت دوم هم مرسله است ولی مؤیّد روایت اول است. اما مشکل اینجا است که این دو روایت معارض دارند.
از جمله صحیحه زراره که روایت ۲ باب ۲ ظهار است و میفرماید:
۲۸۶۵۹- ۲- وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ عَنْ زُرَارَهَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی حَدِیثٍ أَنَّهُ سَأَلَهُ کَیْفَ الظِّهَارُ- فَقَالَ یَقُولُ الرَّجُلُ لِامْرَأَتِهِ وَ هِیَ طَاهِرٌ مِنْ غَیْرِ جِمَاعٍ- أَنْتِ عَلَیَّ حَرَامٌ مِثْلُ ظَهْرِ أُمِّی وَ هُوَ یُرِیدُ بِذَلِکَ الظِّهَارَ[۵] .@
این روایت، ظهور در حصر دارد و دلالت دارد که غیر از این جمله مذکور، دلالت بر ظهار ندارد. چرا که در مقام پاسخ به سؤال سائل، در صورتی که چند صورت ممکن بود باید به همه موارد اشاره میشد.
همچنین در صحیحه جمیل بن درّاج که روایت ۲ باب ۴ است میخوانیم:
۲۸۶۶۶- ۲- وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع الرَّجُلُ یَقُولُ لِامْرَأَتِهِ- أَنْتِ عَلَیَّ کَظَهْرِ عَمَّتِهِ أَوْ خَالَتِهِ قَالَ هُوَ الظِّهَارُ الْحَدِیثَ[۶] .
در اینجا نیز تنها بحث از تشبیه به «ظهر»[۷] است. ضمن آنکه پاسخ امام علیهالسلام نیز که به صورت «هو الظهار»[۸] بیان شده است، و «هو»[۹] تقدیم پیدا کرده، دلالت بر انحصار دارد.
البته نسبت به روایت اول و بحث حصر در مقام جواب، اشکال شده است که روایت در مقام بیان کیفیت و شرایط صحّت ظهار است که مقداری از آنها در این روایت مطرح شد و تعدادی دیگر در ادله دیگر. در مورد روایت دوم هم باید توجه کرد که سؤال از این حیث است که آیا تشبیه به محرّمات نسبی دیگر، غیر از مادر، موجب تحریم همسر و ظهار میشود یا نه؟ امام علیهالسلام میفرماید «هو الظهار»[۱۰] . بنابراین این دو روایت معارضهای با دو روایت اول ندارند.
البته آن دو روایت اگر چه ضعیف السند بود، ولی این ضعف، منجبر به عمل اصحاب است و همین میزان هم برای احتیاطی که در متن مطرح شده است کفایت میکند و لذا میفرمایند: «و الاحوط…» [۱۱] . البته در متن وسیله میفرماید: «بل لایخلو من قوه». شاید مرحوم آسید ابوالحسن به همین انجبار تکیه نموده است و به روایات دسته اول تکیه میکند. ولی مرحوم امام این انجبار را نمیپذیرد و در نتیجه اینگونه تعبیر میفرماید. به نظر ما نیز این اعتبارات معتبر است و ما هم میگوییم: «بل لایخلو من قوّه».
فراز بعدی
اگر بگوید: «انت کامّی» یا «انت امّی» با قصد تحریم بگوید و نه قصد تکریم. در این فرض هم دو قول مطرح است. قول اول این است وقتی چنین میگوید موجب تحریم میشود چرا که معنای این کلام آن است که از هر جهت مانند مادرم هستی. بیان دوم آن است که «ظهر» بما هو ظهر در اینجا خصوصیتی ندارد. بلکه غرض تشبیه به مادر است. اما در جواب گفته شده است که مسأله ظهار، تعبدی از جانب شرع است و نمیتوان چنین تحلیلهایی را بر آن بار کرد. بلکه بر اساس ادله، کفاره تنها بر الفاظ خاص «انت علیّ کظهر امّی» بار شده است و در غیر این الفاظ، دلیلی بر لزوم کفاره نیست مگر در مواردی که بررسی خواهد شد. بعلاوه آنچه که در جاهلیت وجود داشت، تشبیه به «ظهر» بود و در غیر این مورد، حتی در جاهلیت هم موجب تحریم نبود تا بگوییم این ادله ناظر به آن چزی است که در جاهلیت بود. البته احتیاط در هر کار حسن است ولی نه احتیاط وجوبی و در اینجا احتیاطش هم وجوبی نیست.
مسأله ۲
لو شبهها بإحدى المحارم النسبیه غیر الأم کالبنت و الأخت فمع ذکر الظهر بأن یقول مثلا: «أنت علیّ کظهر أختی» یقع الظهار على الأقوى، و بدونه کما إذا قال: کأختی أو کرأس أختی لم یقع على إشکال[۱۲] . (تحریر الوسیله؛ ج۲، ص: ۳۵۴)
در صورتی که به جای تشبیه به مادر، به یکی از محارم نسبی خودش مانند خواهر و یا دختر تشبیه کند، ظهار واقع میشود. مستند این حکم روایات است. از جمله در صحیحه زراره میخوانیم:
۲۸۶۶۵- ۱- مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ عَنْ زُرَارَهَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنِ الظِّهَارِ- فَقَالَ هُوَ مِنْ کُلِّ ذِی مَحْرَمٍ- مِنْ أُمٍّ أَوْ أُخْتٍ أَوْ عَمَّهٍ أَوْ خَالَهٍ- وَ لَا یَکُونُ الظِّهَارُ فِی یَمِینٍ الْحَدِیثَ[۱۳] .
همچنین در صحیحه جمیل ابن درّاج میخوانیم:
۲۸۶۶۶- ۲- وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع الرَّجُلُ یَقُولُ لِامْرَأَتِهِ- أَنْتِ عَلَیَّ کَظَهْرِ عَمَّتِهِ أَوْ خَالَتِهِ قَالَ هُوَ الظِّهَارُ الْحَدِیثَ[۱۴] .
البته روایت دیگری هم داریم که هر دو طرف بدان استدلال نمودهاند:
۲۸۶۶۷- ۳- وَ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ سَیْفٍ التَّمَّارِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع الرَّجُلُ یَقُولُ لِامْرَأَتِهِ- أَنْتِ عَلَیَّ کَظَهْرِ أُخْتِی أَوْ عَمَّتِی أَوْ خَالَتِی- قَالَ فَقَالَ إِنَّمَا ذَکَرَ اللَّهُ الْأُمَّهَاتِ وَ إِنَّ هَذَا لَحَرَامٌ[۱۵] .
عبارت «و انّ هذا لحرام[۱۶] » ممکن است به دو معنا باشد. یک معنا آنکه این عبارات هم ظهار است و حرام است. معنای دیگر آنکه حرام است ولی ظهار نیست.یعنی آیا تشبیه به حرمت است و یا تشبیه به آثار ظهار؟
برخی از علما همچون مرحوم آقای فاضل(رحمهالله علیه) ادعا کردهاند که این بیان ظهور در این معنا دارد که این عبارت دلالت بر ظهار بودن این بیان دارد. البته ایشان وجهی برای این ظهور بیان نکردهاند. اما به نظر ما این روایت مجمل و مردّد بین دو معنا است. در نتیجه این روایت از حجیت ساقط میشود و تنها صحیحه زراره و صحیحه جمیل ابن دراج باقی میماند که آنها میگفتند این مورد ظهار است.
مقرر: سیدمرتضی ابطحی
دیدگاه ها